نبرد رسانهای وزارت نفت و نیرو تا کجا ادامه دارد؟
وزرای ناتراز
برای نخستین بار بعد از سه دهه پای خاموشیها به زمستان باز شده است. در چنین شرایطی دعوای رسانهای وزارتخانههای نفت و نیرو تمامی ندارد. حرفهای ضد و نقیض سخنگوی دولت و وزرای نفت و نیرو جامعه را سردرگم کرده است.

به گزارش منیبان.برای نخستین بار بعد از سه دهه پای خاموشیها به زمستان باز شده است. در چنین شرایطی دعوای رسانهای وزارتخانههای نفت و نیرو تمامی ندارد. حرفهای ضد و نقیض سخنگوی دولت و وزرای نفت و نیرو جامعه را سردرگم کرده است. در نبود رسانههای مستقل، کسی نمیداند دلیل بروز این همه مشکل برای تامین انرژی در زمستان چیست.
گویا ایران فقط درگیر ناترازی در تامین انرژی نیست. عدم هماهنگی وزارتخانههای متولی انرژی و اظهار نظرهای ضد و نقیض در شرایطی که جامعه نگران تامین برق و گاز مورد نیاز خود در فصل سرد سال است، مشکلات روی دوش جامعه را دو چندان کرده است.
در شرایطی که تهران سه شنبه گذشته درگیر خاموشی گسترده به مدت سه و نیم ساعت شد، متولیان وزارت نیرو دلیل این خاموشیها را به عدم تامین نیازهای سوخت نیروگاهها بهویژه گاز نسبت دادند. اما فردای آن روز محسن پاک نژاد وزیر نفت در حاشیه نشست هیات دولت، ارتباط خاموشیها با عدم تامین سوخت نیروگاهی را رد کرد.
در همان روز فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت هم در جمع خبرنگاران تقصیر خاموشیها را گردن وزارت نفت انداخت و گفت: به دلیل مشکل در تامین سوخت نیروگاهها، وزارت نیرو مجبور به قطع برق برخی منازل شده است.
دعوای رسانهای ادامه دار
اگرچه ناهماهنگی در بدنه قوه مجریه با اظهارات سه مقام دولتی در حاشیه نشست هیات دولت بیش از پیش نمایان شد اما این تمام داستان نبود.
دعواها در سطح رسانههای دو وزارتخانه نفت و نیرو ادامه یافت. در همان روز سایت رسمی وزارت نفت یعنی شانا مطلبی درباره عدم مدیریت مناسب سوخت در نیروگاهها نوشت.
در این مطلب آمده بود که تامین پایدار انرژی در کشور مستلزم مدیریت دقیق سبد سوخت از سوی نیروگاههاست. این سوخت شامل نفتگاز، گاز طبیعی و نفت کوره است ولی وزارت نیرو به دلیل تمرکز بر سوخت گاز، کمبود گاز را عامل خاموشیها معرفی کرده است.
در این گزارش آمده است: «اوایل مرداد امسال تصمیمی اتخاذ شد که نیروگاهها را مکلف میکرد از ۱۰ مرداد به بعد، روزانه ۴۰ میلیون لیتر نفتکوره مصرف کنند. این در حالی است که مصرف واقعی در نیروگاهها بهطور میانگین تنها ۲۴ میلیون لیتر در روز بوده است. نتیجه این عدم مصرف، کاهش ۲.۳ میلیارد لیتر نفتکوره در نیروگاهها بود که بهجای آن، نفتگاز بیشتری مصرف شد. این موضوع نشاندهنده عدم مدیریت بهینه سبد سوخت و تأثیر آن در تأمین انرژی در ماههای سرد سال است.»
پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو هم در نقطه مقابل بیکار ننشست و در جوابیهای با عنوان «آمارهای وارونه که خستگی به تن همکاران نفت و نیرو میگذارد» به گزارش شانا واکنش نشان داد.
در این گزارش مطلب شانا غیر مسئولانه توصیف شده بود و با استناد به گزارش شانا، اعلام شده بود که امسال به دلیل برودت هوا و تامین نیاز بخش خانگی، گاز کمتری در اختیار نیروگاهها قرار گرفته است.
طبق گزارش سایت پاون، امسال در دی و بهمن ماه 832 میلیون متر مکعب نسبت به سال گذشته گاز کمتری به نیروگاهها تحویل شده است که با توجه به ناکافی بودن آن و کاهش ذخیره سوخت مایع، تعدادی از نیروگاههای کشور علیرغم آمادگی کامل از مدار خارج شدهاند.
اما باز هم رسانه وزارت نفت یعنی شانا به این دعوا ادامه داد و در چندین گزارش، آمارهایی درباره افزایش تحویل سوخت به نیروگاههای اطراف تهران و دیگر نقاط کشور ارائه کرد.
تعارض منافع نفت و نیرو
این نخستین بار نیست که پای دعوای وزارتخانههای نفت و نیرو و تعارض منافع بین این دو وزارتخانه، به خانههای مردم باز میشود. تا کنون به دلیل همین تعارض منافع، زیانهای هنگفتی به اقتصاد ملی وارد شده است که تمام هزینههایش از جیب مردم پرداخت شده است.
روزگاری که ایران سودای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه را در سر میپروراند یعنی دهه 80، بسیاری از مدافعان این ایده، صادرات برق را سادهتر از گاز میدانستند و به همین دلیل معتقد بودند که ایران باید با ساخت نیروگاه و تکمیل خطوط انتقال برق بین ایران و کشورهای همسایه تا اروپا پیش برود و گاز را تبدیل به برق کرده و با صادرات برق، برای خود درآمدهای ارزی ایجاد کند.
مخالفان این ایده هم میگفتند که گاز را میتوان با قیمتهای گرانتر فروخت بنابراین نباید این حامل انرژی را تحویل نیروگاههای با راندمان پایین کشور داد و باید همان گاز را صادر کرد. گروهی دیگر هم مدافع تبدیل شدن گاز به خوراک پتروشیمیها بودند و...
همه این حرف و حدیثها باعث شد هرگز رویای تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه تحقق نیابد و اندک پروژههای اجرا شده، در نطفه خفه شود تا امروز که به دلیل ناترازی برق، نیاز به تبادل انرژی با کشورهای همسایه داریم هیچ شبکهای برای خرید برق از همسایگانی که ساعات اوج مصرفشان با ما متفاوت است، در اختیار نداشته باشیم.
همین تعارض منافع باعث شد که بساط فلرسوزی در کشور جمع نشود و وزارت نفت زیر بار آن نرود که گازهای مشعل را تحویل وزارت نیرو برای تبدیل شدن به برق بدهد. فلرسوزی هنوز که هنوز است برای مردم مناطق نفت خیز سرطان به ارمغان میآورد و دعوا بر سر جمعآوری گازهای فلر، همچنان ادامه دارد!
اهمیت رسانههای مستقل
روزهایی که تب راهاندازی رسانه در دستگاهها دولتی بالا گرفته بود، میشد چنین روزهایی را پیشبینی کرد. روزهایی که اخبار در انحصار رسانههای دولتی باقی مانده و جهتدار تولید میشود.
در نبود رسانه مستقل این جریانسازیها علاوه بر انحراف افکار عمومی درباره دلایل بروز پدیده ناترازی انرژی در کشور، سیاستگزار را هم سردرگم میکند و تصمیمسازان نمیتوانند بفهمند که مشکل کجاست تا برای حل این مشکل برنامهریزی دقیق و درست انجام دهند.
در انحصار خبری ایجاد شده ناشی از فعالیت رسانههای وابسته دولتی، امروز که خاموشی زمستانه رخ داده است، دقیقا نمیدانیم کدام وزارتخانه راست میگوید؟ چرا باید در زمستان هم خاموشی داشته باشیم و اصلا چرا به وضعیت امروز رسیدهایم؟ فقط میدانیم که اگر در مسیری که تاکنون طی شده، اصلاحات اساسی انجام نشود، هرگز در حل مسئله ناترازی موفق نخواهیم بود. بیشک با تداوم دعواهای ساخته شده توسط این رسانهها با هدف تامین منافع وزارتخانههای متولی، نه تنها اعتماد عمومی از منابع اخبار داخلی سلب میشود بلکه در آیندهای نه چندان دور سطح دعوا توسعه یافته و به جامعه هم تسری خواهد یافت.